تجربه مهاجرت به آلمان
تقریبا 6 ماه از مهاجرتم به آلمان میگذره. نکاتی درمورد این ۶ ماه:
1. سخت ترین روزم، روز اول بود. رسما هیچ ایده ای از هیچی نداشتم.
2. سخت ترین بخش زندگیم مرتب نگه داشتن خونه‌ست :/
3. زبان آلمانی رو خیلی دیر شروع کردم به یادگیری.
4. هرچقدر هم که با تنها بودن اوکی باشی، یه جاهایی سخت میشه.
5. اگر مثل من کار می‌کنید پیدا کردن دوست سخت تر از اون چیزیه که به نظر میرسه (حداقل برای من که اختلاف سنیم با همکارام ۱۰ ساله). وقی دانشجو باشی، خیلی راحت تره این فرایند.
6. مهاجرت راحت تر از اون چیزی بود که من و یقیه فکر میکردیم.
7. علاقه خیلی زیادی به بیرون رفتن پیدا کردم.
8. وقتی اینجا اومدم تازه عمق فاجعه دیدگاه اطرافیانم برام روشن شد. و توی یک بازه زمانی خیلی این موضوع آزارم میداد ولی باهاش کنار اومدم.
9. شرایط کاری Hybrid واقعا خوبه.
10. اینجا با اینکه اکثرا انگلیسی بلدن اما تا آلمانی بلد نباشی، راحت نمی‌تونی ارتباط بگیری.
11. اکثر خونه ها کولر ندارن و توی تابستون که هوا تا ۳۵ درجه هم بالا میره، توی روز کار کردن سخت میشه.
12. سایت allaboutberlin بهترین راهنما برای زندگی کردن توی برلین/آلمانه.
13. برام مشخص شد که شاد بودن بیشتر دیدگاه هرشخص نسب به زندگیشه. و پول باعث شادی دائمی نمیشه.
* چیزایی که گفته شد ترتیب خاصی نداشتن و اینکه لزوما فقط تجربیات مهاجرت نبود. درکل در مورد تغییرات زندگی شخصی داخل این مدت بوده است.